عظمت منصور حکمت و کمونیسم کارگری
بعد از بیست و پنج سال!
فرشاد مجد

 

کمونیسم کارگری آنطورى که با اين نام در تاریخ سیاسی ایران طرح شده بیست و پنج ساله شد. بیست و پنج سال پیش منصور حکمت چهارچوبهاى کمونیسم کارگری را در درون حزب کمونيست ايران و در تقابل با اوضاع جهانى و چشم انداز فروپاشى شوروى فرموله کرد. اين جريان قبلتر پرچم مارکسيسم را در مقابل جریانات روشنفکری ناسیونالیست بورژوا و خرده بورژوا مذهبی و سکولار و نیمچه سکولار برافراشته بود که این خود ما حصل یک جدال عمیق فکرى و سياسى و تئوریک با جریانات مائوئیست و ملی مذهبی و کمونيسم ملى و توده ايست و مشى چريکى و کل جریاناتی بود که به اسم "کمونیسم" زیر چتر "بورژوازی ملی و مترقی" جمع شده بودند و تمام مسئله شان به قول خود منصور حکمت این بود که شاخه کارگری دولت مصدقی را تشکیل بدهند و کارگر کارگر بماند و سیاست را به روشنفکران به اصطلاح آگاه بسپرد.  

کمونیسم کارگری منصور حکمت پلاتفرمی برای توده ای کردن قدرت تاریخی طبقه کارگر در عرصه اجتماعی و ظرف حزبی و شورایی در عرصه سیاسی برای معماری انقلاب کارگری در ایران معنی شد. کمونیسم کارگری منصور حکمت به  پلی برای وصل کردن واقعیت موجود و زنده جامعه به سرچشمه های عینی و مادی  تغییر بود. قرار نبود کمونیست و  کارگر و دانشجو و معلم و پرستار و عناصر معترض به آدرس اشتباهی فرستاده شوند و در روز مشخصی تمام ماحصل مبارزاتیشان به کیسه طبقات مرتجع و راست ریخته شوند.

در فرازی دیگر هیچ احد و ناسی از مرتجعین سیاسی ایران با کمونیسم کارگری منصور حکمت در این بیست و پنج سال احساس آرامش نکرد. از آدمکشان سپاه پاسداران و قلم زنان کیهان شریعتمداری تا فلان شاخه سلطنت طلبهای لوس آنجلس نشین تا دو خردادی های سارتریست شده امروز٬ تا مجاهدین و شاخه های رنگارنگ چپ ناسیونالیست! منصور حکمت آن سمبل آنتاگونیسم و آشتی ناپذیری چپ مدرن با تمام جریانات ضد اجتماعی و روشنفکری و ضد کارگری بود. و به درست منصور حکمت "شیطان مجسم" تمام مرتجعین امروز و دیروز بود. حکم بارز منصور حکمت ندادن ذره ای آوانس و تخفیف به هیچ جریانی تحت لوای مصلحت سیاسی و چرندیاتی از این دست بود. کمونیسم کارگری منصور حکمت بمبی بود که زمین سیاست ایران را شخم زد.

بیست و پنج سال از تاريخ اين خط و بيست سال از اعلام موجوديت حزب کمونيست کارگرى در عرصه سیاست می گذرد. آنهایی که منفعتشان در نبودن خط رادیکال کمونیسم کارگری منصور حکمت در جامعه بود سعی می کنند مرگ منصور حکمت و یا انشعابات و یا رخ ندادن انقلاب و … را "پایان خط کمونیسم کارگری" بنامند. اما این یک کلاهبرداری سیاسی برای به تباهی کشیدن عملی ترین راهکار تغییر انسانی در آینده جامعه ایران است. در تئوری های به جیب زدن سود سرمایه از سفره کارگر و انباشت و صدور سرمایه منصور حکمت و کمونیسم کارگری یک مانع عظیم و واقعی است و به درستی شیپور تبلیغات سرمایه داری و مرتجعین دال بر نابودی کمونیسم کارگری منصور حکمت خود بیان کننده آمال و آرزوهای طبقاتیشان است.

سنگ محک و سنجه و معیار صحت خطوط کمونیسم کارگری خود جامعه است. اینکه آمال و آرزوهای یک جامعه انسانی و آزاد و برابر و مرفه٬ نه با جمهوری اسلامی نه با سازمان مجاهدین نه با راه کارگر نه با دوخرداد و میر حسین و جنبش سبز و نه با سازگارا و گنجی و نه با فلان شاخه فدایی تداعی نمی شود بلکه فقط کمونيسم منصور حکمت پرچمدار اين خواست های انسانی است٬ خود صحتی بر این مدعاست. کمونیسم کارگری منصور حکمت برنامه عملی برای سهم خواهی شهروندان آزاد و برابر یک جامعه 70 میلیون نفری از تولیدات و رفاهیاتی است که خود تولید کرده اند. برای پاک کردن فاکتور کمونیسم کارگرى منصور حکمت باید اکثریت قریب به اتفاق جامعه را حذف کرد. و این فقط توهم مشتی آخوند و سرمایه دار است و جواب جامعه به آنها چیزی جز تمسخر و ابراز نفرت از تئوری های کثیفشان نخواهد بود. کمونیسم کارگری فلان سکت سیاسی نیست که با جمع کردن پایگاه نظامی اش عمرش به آخر برسد. بقول خود منصور حکمت حتی اگر ما نباشیم این حزب در اهواز و آبادان و زاهدان و همدان و اصفهان تشکیل می شود و پلها پشت سر کمونیسم کارگری شکسته است٬ خود تعبیری از این تعریف و پیوند اجتماعی کمونیسم کارگری و جامعه است!

امروز حزب اتحاد کمونیسم کارگری تنها راه و عملی ترین راه انقلاب کارگری را پیاده کردن نقشه راه کمونیسم کارگری منصور حکمت می داند. اين حزب چشمش را به نيروى ميليونى و قدرت متشکل کارگران و انقلابيونى دوخته است که آگاهانه و متحدانه ميخواهند جامعه سوسياليستى را برپا کنند. برای حزب اتحاد کمونیسم کارگری انقلاب از دالان گفتگو و تعامل با جریانات راست نمیگذرد. آوانس و باج دادن به جریانات راست محلی از اعراب ندارد. آزادی زن برای کمونیستها زمین تا آسمان با فمینیسم فرق و فاصله دارد. سندیکالیسم نماینده طبقه کارگر نمیتواند باشد. حزب ما میخواهد آروزهای انسانی یک جامعه را با ابزار کمونیسم کارگری منصور حکمت تحقق بخشد.

بزرگداشت منصور حکمت تنها معنی اجتماعی اش عملی کردن پيروزى کمونيسم در ايران است. يعنى موانع اينراه را بايد رفع کرد٬ يعنى تامين رهبرى براى سرنگونى انقلابى٬ يعنى آماده کردن طبقه کارگر و اردوى انقلابى براى قدرت سياسى٬ یعنی قدم برداشتن برای تشکیل مجامع عمومی در مراکز کارگری و تشکیل شوراها در محلات٬ يعنى معماری یک انقلاب کارگری کلاسیک به تمام معنا در قرن بیست و یکم است. کمونیسم کارگری منصور حکمت امروز متعلق به تمام کسانی است که ضربان قلبشان برای یک انقلاب کارگری می زند! کمونیسم کارگری منصور حکمت متعلق به تمام نیروهای رادیکال اعم از زنان و کارگران و مردم مبارزی است که رویای یک دنیای بهتر را برای خود و جامعه در سر می پرورانند!

زنده باد منصور حکمت
زنده باد کمونیسم کارگری
زنده باد حزب اتحاد کمونیسم کارگری